تنها
by امید
پیاده روی های تنهای شبانه ام …
و کسی که وجود ندارد تا بهش فکر کنم …
آخرش هم ختم می شود به قهوه ی بی شیر و شکر …
مشکوک شده ام باز …
آن هم درست ، در میان تهوع دخترکانی که منتظر کوچکترین سوز سرمایی هستند تا …
پ ن : اینجا شهر مردمان مارکدار است …
پ ن : هه … دلبری های مجازی … مسخره …
پ ن : …
همین که فکر میکنیم بهش فکر نمیکنی یعنی داری بهش فکر میکنی
یه سوالی برای من هست……میگی نه خسته ای و نه دل شکسته ….. چجوریه که اینو اینجا نوشتی؟؟؟؟؟
امیدانه :
خب تناقضی ندارن . تنهایی ربطی به دل شکستگی نداره.