مدفون

by امید

از ظهر تا غروب طول کشید … کل خاک را بیل زدم …

بالاخره دفنش کردم … داشت بد عادت می شد … جلو تر از من راه می رفت …

فکر کنم می خواست زودتر به تو برسد … سایه ام را می گویم … دفنش کردم …

پ ن : چرا کسی به فکر کلاغ کشتی نوح نبود ؟