معلق
by امید
برعکس روی تخت می خوابم ، که سرم از لبه اش آویزان بماند …
سعی ام را هم می کنم تا جایی که امکان دارد سرم را خم کنم …
تا جایی که احساس کنم سرم سنگین شده … که تحمل وزنش را ندارم …
پ ن : …
برعکس روی تخت می خوابم ، که سرم از لبه اش آویزان بماند …
سعی ام را هم می کنم تا جایی که امکان دارد سرم را خم کنم …
تا جایی که احساس کنم سرم سنگین شده … که تحمل وزنش را ندارم …
پ ن : …
slm.qa6ang karD.bi6tar ruhi@o ne6un mide theme jaDd